دادههای الکتروانسفالوگرافی و مغناطیسی مغزی دو نوع تعامل مغز و بدن را که در طی انواع مختلف اعمال حرکتی مشاهده میشود، مشخص کردهاند، جفت شدن ” قشری-حرکتی ” و ” قشری-عضلانی “. در اینجا، ما ادبیات مربوط به این تعاملات را در افراد سالم مرور میکنیم، چندین بحث باز را مورد بحث قرار میدهیم و محدودیتها و مسیرهای فعلی را برای تحقیقات آینده ترسیم میکنیم. جفت کورتیکوکینماتیک (که معمولاً به عنوان انسجام کورتیکوکینماتیک نامیده می شود) رابطه بین فعالیت گره های شبکه حسی حرکتی و سیگنال های مختلف مرتبط با حرکت (مانند سرعت، سرعت، شتاب) را بررسی می کند. به طور عمده توسط ریتمیک حرکت در حین اعمال حرکتی فعال، غیرفعال و مشاهده دینامیک اعمال حرکتی اجرا می شود. معمولاً در قشر حسی حرکتی اولیه مقابل اندام متحرک غالب است، در فرکانس حرکت و هارمونیکهای آن رخ میدهد و عمدتاً منعکسکننده پردازش قشری بازخورد عمقی است که توسط ریتمیک حرکت در طیف وسیعی از کنشهای حرکتی پویا هدایت میشود. جفت شدن قشر عضلانی (که معمولاً به عنوان انسجام قشر عضلانی نامیده می شود) تعامل بین ریتم های قشر مغزی حسی-حرکتی و فعالیت الکترومیوگرافی (EMG) را که عمدتاً در طول انقباض ثابت ایزومتریک عضلانی رخ می دهد، بررسی می کند. ما در اینجا روی جفت 20 هرتزی که در طول انقباض ایزومتریک ضعیف مشاهده می شود و با مدولاسیون فرمان موتور نزولی توسط ریتم حسی حرکتی 20 هرتز مرتبط است، تمرکز می کنیم. این بررسی استدلال میکند که زوج های قشری-حرکتی و قشری-عضلانی پایههای عصبی متفاوتی دارند. جفت قشری-حرکتی عمدتاً توسط سیگنال های حسی هدایت می شود، در حالی که جفت قشری-عضلانی عمدتاً (نه تنها) توسط سیگنال های حرکتی هدایت می شود. این تمایز باید هنگام بررسی تعاملات بین حرکات مغز و بدن در نظر گرفته شود.